همه میدانیم که برای شکوفا شدن جامعه، باید فرهنگ را پویا کرد. اما به زعم برخی این مساله در ایران اولویت نیست. پس از پایان جنگ جهانی، وقتی اتریش از دولت های اروپایی برای احیای زیرساختهای مهم خود، تقاضای کمک مالی کرد، شاید کسی فکرش را نمی کرد که منظور دولت اتریش از این زیرساختهای مهم، ساخت سالنهای نمایش و اپرا و گالریها باشد. در آن سالهای خون و کشتار، اعتقاد اتریش این بود که وقتی مملکتی از فرهنگ تهی است، جنگ و ویرانی در آن همیشگی است! شاید اینکه اتریش در بحبوحه جنگ و آورده های پس از آن، اول به فکر زیرساخت های فرهنگی اش بود، در ایران چندان توجیه ساختاری و عقلانی ندارد و دنبال نیز نمی شود. به همین دلیل است که هرگاه کشور در فشار اقتصادی قرار می گیرد (اگر به آن اذعان کند!) اولین حوزهای که از لحاظ تخصیص بودجه، در اولویت چندم و حتی آخر قرار میگیرد، برخی زیرشاخههای حوزه فرهنگ و هنر است که کمتر تحت فرمان و سلیقه قشری خاص قرار می گیرد و اساسا شاید همین جای خالی حمایت های دولت از برخی زیرشاخه های فرهنگی است که راه را برای ورود پول های مشکوک به آن باز کرده است. در این راستا یکی از عجیب ترین نکته ها در بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای سال ۱۴۰۱ این است که در حالی بیش از ۵ هزار و ۳۸میلیارد تومان برآورد شده که از ردیفهای تفکیکشده دستگاههای زیرمجموعه این وزارتخانه از جمله تئاتر، موسیقی و... در لایحه بودجه خبری نیست. البته قادر آشنا، مدیر کل هنرهای نمایشی خبر داده که بر اساس جلسات متعدد و صحبت نهایی شده، بودجه مدیریت تئاتر امسال عددی بین ۴۰ تا ۴۵ میلیارد تومان خواهد بود اما تفکیک نشدن بودجه هنرهای نمایشی علیرغم سال های گذشته کمی نگران کننده به نظر می رسد. این در حالی است که سال گذشته نیز ابتدا نوید افزایش بودجه تئاتر در سال ۱۴۰۰ داده شد اما در نهایت آنچه دست تئاتر کشور را گرفت به گواه امیر دژاکام، نویسنده و کاردانی پیشکسوت تئاتر تنها ۲۰ میلیارد تومان بود. یعنی تنها ۲ میلیارد تومان بیشتر از سال ۹۹! به عبارت دیگر، معمولا بودجه در دو سطح حداقلی و حداکثری پیشنهاد میشود که سال ۹۹ بودجهای بین ۱۸ تا ۲۴ میلیارد تومان برای تئاتر در نظر گرفته شد. به این معنا که بودجه تئاتر در بدبینانهترین حالت، ۱۸ میلیارد تومان و در خوشبینانهترین حالت، ۲۴ میلیارد تومان در نظر گرفته شد که البته رقم تخصیص شده متفاوت بود.
بودجه مصوب با بودجه پرداخت شده تفاوت دارد؟
این تنها یک ادعا نیست بلکه اظهارات صریح قادر آشنا، مدیر کل هنرهای نمایشی است. بر اساس اظهارات آشنا، «طی پنج سال رقم ۱۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان، طلب معوقه هنرمندان از ادارهکل هنرهای نمایشی پرداخت شده است» ، «۹ میلیارد تومانی که از بودجه نمایش به بنیاد رودکی برای تولید تئاتر اختصاص داده شده، در اختیار من نیست من فقط ارقام را میدانم»؛ این اظهارات هولناک نشان می دهد مشکل اهالی تئاتر افزایش بودجه نیست بلکه این موضوع که بودجه تئاتر، کجا و چگونه خرج شود، معضل اصلی است؛ معضلی که مصداق بارز آن همین ۹ میلیارد تومان بودجه بنیاد رودکی است که ظلمی آشکار به خانواده تئاتر تلقی می شود، چرا که این بنیاد، خودش توانایی درآمدزایی دارد و حجم تولید تئاترش اصلا در این حد و اندازه نیست! البته این بنیاد نیز از آن بودجه بگیران بی نام در لایحه بودجه ۱۴۰۱ است!
بودجه کفاف هزینه های تئاتر را می دهد؟
برفرض مثال اگر بودجه هنرهای نمایشی ۴۵ میلیارد تومان مصوب شود باز هم دردی از تئاتر دوا نمی کند. جدا از خسارت کرونا به تئاتر که دست کم دو برابر این رقم است، نمی توان از بدهی دو سال گذشته و مالیاتی که باید پرداخته شود به آسانی گذشت. رقم بدهی در سال گذشته ۱۱ میلیارد و مالیات ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان بود که امسال قطعا افزایش خواهد داشت. در این میان هزینه نمایش های معمولی که این روزها روی صحنه می روند هم نباید دست کم گرفت. در حال حاضر یک تهیه کننده تئاتر، برای اجاره یک سالن معمولی باید حداقل شبی ۳ میلیون تومان کرایه بدهد. که در ماه مبلغی حدود ۹۰ میلیون تومان می شود؛ حداقل رقمی حدود ۲۰۰ میلیون تومان نیز هزینه لباس، دکور، تبلیغات و... میشود و نتیجه این می شود که یک تئاتر بدون در نظر گرفتن هزینه دستمزد عوامل حدود ۳۰۰ میلیون تومان تمام می شود! حال تصور کنید در سراسر ایران سالانه چند نمایش معمولی و چند نمایش با استانداردهای بالاتر روی صحنه می رود!حالا و با توجه به اینکه در کنار بی توجهی به بودجه حوزه فرهنگ، در بخش فرهنگ به صورت جزیی نیز، امنیت مالی کمتری متوجه حوزه تئاتر است، باید دید سرنوشت مالی نمایش در سال ۱۴۰۱ چگونه رقم خواهد خورد. اما پر واضح است که وضعیت تئاتر ایران در سایه سوء مدیریت ها، عدم حمایتِ به اندازه از سوی دولت و جبران جای خالی حضور نهادهای متولی، توسط افرادی که نه دانشی از هنر دارند و نه پیشینه ای از فعالیت در آن، تئاتر ایران را در وضعیتی قرار داده که تنها تعداد کمی از هنرمندانِ متعهد به صحنه تئاتر و برخی از هنردوستان را واداشته که این هنر را تا آنجا که می توانند با چنگ و دندان حفظ کنند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟